خون سیاوشان
اشاره
در کتب طب سنتی با نام «دم الاخوین» و «دم الثعبان» نامبرده شده است.
به فرانسویSang -dragon و به انگلیسیDragon's blood و به عربی «قاطر الدم» نامیده میشود. ماده رزینی به رنگ قرمز مایل به قهوهای است که از برخی درختان گرفته میشود. مهمترین و معروفترین گیاهی که از آن خون سیاوشان گرفته میشود درختی است از خانواده خرماPalmaceae که به فرانسویDragonnier یاDracena گفته میشود. نام علمی آنDaemonorops draco Blume و مترادف آنCalamus draco (Willd .) میباشد. این درخت را به هندی هیرادوخی مینامند.
نام علمی این درخت را در مدارک گیاهشناسی امریکایی چنین میآورند:
Daemonorops draco( Willd. )Bl.) Sumatra. (
مشخصات گیاه
درختی است دارای تنه اصلی دراز استوانهای مانند نخلها. برگهای آن مرکب از برگچههای باریک و نوکتیز با دمبرگ است. گلهای آن مانند نخلها نر و ماده جداگانه روی دو پایه جدا قرار دارند. این درخت دارای میوهای است به بزرگی گیلاس بیضی شکل و پس از اینکه کاملا رسید ماده رزینی قرمزرنگی آن را فرامیگیرد بهطوری که حتی فلسهای سطح خارجی میوه را نیز میپوشاند. این درخت در مغرب هندوستان میروید. ماده رزینی خون سیاوشان از میوههای این درخت گرفته میشود و پس از
ص: 316
تصفیه و خشک شدن، قطعات آن را لای برگهای نخل جای میدهند و در بازار عرضه مینمایند. این درخت در مناطق شرقی سوماترا و غرب بورنئو میروید.
از درخت دیگری به نام علمیDracaena cinnabari Balf .f . نیز مادهای شبیه خون سیاوشان میگیرند. این درخت را نیز به هندی هیرادوخی و به فرانسویDragonnier گویند. درختی است از خانوادهLiliaceae که از ساقههای آن رزین گرفته میشود که خواصی شبیه خون سیاوشان دارد. این درخت بومی مناطق حارّه شرق افریقا و جنوب عربستان است و از نظر قطر درخت به ابعاد حیرتانگیزی میرسد و قطر قسمت پایینتنه درخت در برابر سینه تا 15 متر نیز دیده میشود. سن این درختها نیز از قرنها متجاوز است. شبیه نخل است. گلهای آنها در سال بیست و پنجم ظاهر میشود و از پوست ساقهها و تنه آنها با شکاف، رزینی شبیه خون سیاوشان میگیرند.
مشخصات رزین خون سیاوشان
قطعات خون سیاوشان اگر نازک باشد به رنگ قرمز زیبا و کمی شفاف است اگر روی کاغذ کشیده شود از خود اثر باقی میگذارد. بیبو و بیطعم است و اگر آن را بسوزانند بوی سقزی کمی معطّر از آن استشمام میشود. در الکل و سولفور دو کربن و کلروفورم و بنزین حل میشود.
ترکیبات شیمیایی
در رزین خون سیاوشان گونهDaemonorops draco مواد دراکو آلبان 461]، دراکورزن 462]، دراکورزیتانول 463] و بنزول استیک استر[464] وجود دارد [پریر]. به علاوه مقدار کمی اسانس دارد. در حدود 20 درصد رزین خون سیاوشان را ماده رنگی شامل دراکوکامین 465] مخلوط با یک ماده قرمز دیگر به نام دراکوروبین 466] تشکیل
ص: 317
درختی که از آن داروی خون سیاوشان گرفته میشود
میدهد. و در گونهD .cinnabari مواد بنزوئیک اسید[467] و سینامیک اسید[468] وجود دارد و رزین را از ساقه و تنه آن میگیرند]G .I .M .P[ .
ص: 318
خواص- کاربرد
خون سیاوشان ماده قابضی است که در چین آن را به عنوان مسکّن و تونیک و برای التیام زخم و بند آوردن خونریزی به کار میبرند. در شبه جزیره مالایا از آن به مقدار محدود در موارد سوءهاضمه و وجود خون در ادرار و بیماری اسپرو[469] و برای تسکین درد معده استفاده میشود [استوارت . در هندوچین از آن برای دفع بلغم استفاده میکنند [پروت و هریر].
خون سیاوشان طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت خیلی سرد و خشک است و خیلی قابض میباشد. معتقدند که خوردن 5- 2 گرم از آن با زرده تخممرغ برای قطع خونریزی داخلی مفید است. برای ترمیم و گوشت آوردن زخمها نیز نافع است. معده را خنک میکند و حرارت کبد و رودهها را کاهش میدهد و برای تقویت معده و بند آوردن شکمروش و اسهال خونی و صفراوی و به هم آوردن شقاق مقعد و بواسیر نافع است. مالیدن آن به چشم برای تقویت دید و ترمیم جراحتهای چشم و مالیدن آن به دندان برای تقویت لثه و پاشیدن گرد آن روی جراحتها برای قطع خونریزی و چسبانیدن و به هم آوردن زخم تازه در هر عضوی که باشد مفید است.
برای کلیه مضّر است از این نظر باید با کتیرا خورده شود. مقدار خوراک آن 5- 2 گرم است.
در صنعت از نظر رنگ قرمز از آن استفاده میشود و اگر بلور و شیشهای را با آن رنگ کنند مانند عقیق زیبا میشود.
ص: 319
سریش
اشاره
گیاهی است که به فارسی «سریش» و «علف چسب» و در کتب طب سنتی «اشراس» ذکر شده است. ابو علی سینا در قانون ذکر کرده است که اشراس ریشه گیاهی به نام «خنثی» است و میگوید «اصل الخنثی هو الاشراس» ولی در مخزن الادویه آمده است گیاهی که به سریش معروف است و از ریشه متورم آن چسب معروف صحّافی را به دست میآورند «اشراس» است. به فرانسویB ton blanc وB ton royal وB ton de jacob وAsphodele وVerge de jacob و به انگلیسیAsphodel وSilver rod گفته میشود. گیاهی است از خانوادهLiliaceae جنسAsphodelus نام علمی دو گونه آنکه در ایران میروید:
1.Asphodelus aestivus Brot . که مترادف آنA .racemosus L . وA .microcarpus Viv . میباشد. این گیاه در مناطق مرزی غرب ایران میروید.
2.Asphodelus tenuifolius Cav . که در اراک، مناطق مرزی ایران و عراق:
گوتوند، کارون و همچنین در مکران با نام محلی «پیمولاک» و در قصر قند و بوشهر و یک واریتهای از آن در اصفهان و جزیره هرمز و بلوچستان میروید. این گونه در هندوستان در مناطق پنجاب تا بنگال به صورت علف هرز میروید.
ارقام متعدد و دیگری در مناطق مدیترانهای جنوب اروپا، جنوب فرانسه، شمال افریقا و سوریه میروید که نامهای علمی تعدادی از آنهاA .ramosus با گلهای سفید،A .luteus با گلهای زرد،A .sphaerocarpus با گلهای سفید،A .albus با گلهای سفید
ص: 320
وA .subalpinus با گلهای سفید است.
مشخصات
سریش گیاهی است علفی چندساله دارای برگهای سبز و نواری دراز، کمی پهن و ناودانی شبیه برگ سوسن، به شکل گروهی مجتمع که در محل یقه گیاه در سطح زمین از قسمت متورم زیرزمینی گیاه خارج میشوند. گلهای آن در امتداد ساقه گلدهنده قرار گرفته است. ساقه گلدهنده در بعضی گونهها فقط یک و در برخی دیگر چند شاخه است. ریشه آنها ضخیم عمودی به شکل غدّههای گوشتی که ریشکها به آن متصل هستند و مملو از مواد قندی و فکول است. در ریشه برخی ارقام مانند سریش که در ایران میروید، ماده چسبندهای وجود دارد که به عنوان چسب در صحافی به کار میرود. در بعضی مناطق اروپا سابقا از آرد غدههای این گیاهان نان درست میکردند و یا الکل میگرفتند.
تکثیر گیاه سریش از طریق کاشت بذر آن صورت میگیرد و بیشتر معمول است که غده زیرزمینی با ریشکهای آن را در بهار میکارند.
شاردن سیّاح معروف فرانسوی در سفرنامه خود به نام مسافرت به ایران که در سال 1811 در پاریس منتشر شده، بحثی راجع به تولید و مصرف چسب سریش در ایران دارد و سریش را به نام چسب سرد آورده و اضافه میکند این چسب که از گرد ریشه خشک گیاهی در ایران به نام سریش تهیه میشود، روش بسیار خوبی است و پیشنهاد میکند که در صنایع اروپا از این روش استفاده شود و شاردن اضافه میکند سریشی که در بازار ایران معمولا به صورت گرد فروخته میشود از ریشه گونههایی از این گیاه که در همدان و کرمان میرویند گرفته میشود و علاوه میکند که برخی از فروشندگان در تهیه آن تقلب کرده و گرد ریشه سریش را با آرد جو که خیلی شبیه به آن است مخلوط میکنند.
توضیح از نویسنده: اینکه آقای شاردن اظهارنظر کرده در بازار ایران گرد سریش را با آرد جو مخلوط نموده و میفروشند و این عمل را نوعی تقلب برشمرده است، به نظر نگارنده کتاب احتمالا فرض و اظهارنظر صحیحی نیست زیرا گرد سریش در بازار ایران فقط برای تهیه چسب صحافی و کفاشی عرضه نمیشود بلکه از نظر خواص دارویی آن نیز مورد توجه است و از جمله از مخلوط گرد سریش و آرد جو برای سعفه که نوعی کچلی و بیماری پوستی و طاسی سر است به صورت ضماد استفاده میشده و در آن
ص: 321
سریش پرشاخه
A
- گل
روزگاران خیلی مشتری داشته است.
ترکیبات شیمیایی
در قسمت متورم ریشههای گیاه مواد قندی ساکاروز، فروکتوز، کمی گلوکوز و یک گلوکوزید به نام آسفودلوزید[470] یافت میشود. در گزارش دیگری آمده است که تخم گیاه سریش دارای روغنی است که از نظر لینولئیک اسید غنی است S .G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
در هندوستان روغن تخم سریش را برای جلوگیری از ابتلا به نوعی تصلب
ص: 322
سریش زرد و ریشه پرغدّه سریش پرشاخه
تصلب شریان 471] تجویز میکنند. به علاوه تخم آن مدّر است و در استعمال خارج نیز از روغن آن یا لهشده آن روی قسمتهای ملتهب و زخمها میگذارند، التیامبخش است.
اشراس یا ریشه سریش از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است ولی سوختهشده آن بیشتر گرم و خشک است. از نظر خواص معتقدند که خوردن آن برای درد پهلو، سرفه، یرقان حادث از صفرای سوخته، بیماری رودهای و خشونت حلق نافع است و سوخته آن مدّر و قاعدهآور است و محلل ورم بلغمی است و اگر مخلوط با سرکه خورده شود از ریختن موی سر جلوگیری میکند. ضماد آن برای جوش خوردن استخوان شکسته، التیام جراحتهای بد، ورم بیضه، گرفتگی عضله و عصب و با سرکه و روغن کنجد برای جرب و نرم کردن ورمهای سفت و با آرد جو
ص: 323
برای کچلی نافع است. مضّار آن این است که ممکن است برخی اوقات موجب سستی معده شود که باید از گلقند استفاده نمود. مقدار خوراک اشراس تا 20 گرم و از سوخته آن تا 5 گرم است.
برگ و گل و ساقه گلدهنده سریش از نظر طبیعت گرم و خشک است است و خواص آن شبیه خواص غدّه زیرزمینی آن است و گرمکننده با نیروی خشککننده و برای جوش خوردن استخوان شکسته مفید است. باد و گاز را تحلیل میبرد و برای ورم بیضه و خرد کردن سنگ مثانه و التیام زخمهای داخلی نافع است. 5 گرم آن مدّر و قاعدهآور است و خوردن 10 گرم آن برای درد پهلو و سستی عضلات و سرفه نافع است. خوردن گل و میوه آن ملیّن است و با سرکه برای گزیدن عقرب و هزارپا مفید است. خوردن کمی از آن برای تسهیل قی کردن و 15 گرم آن برای گزیدن مار نافع است. و از ضماد برگ آن نیز در این مورد استفاده میشود. خوردن ساقه تازه آن برای یرقان مفید است خصوصا اگر ساقه تازه آن با سرکه و روغن زیتون خورده شود، اثرش برای رفع یرقان بیشتر است. بههرحال در هر مورد مصرف غده آن بیشتر مؤثر است.
اگر ساقه و برگ گیاه را کوبیده و آب آن را گرفته و با زعفران مخلوط کنند و دم کنند، مالیدن و شستن چشم با آن برای رفع رطوبتهای چشم و گلمژه مفید است. ریختن قطره آب تازه برگ و ساقه آن به تنهایی و یا با کندر و عسل که نیمگرم شده باشد، در گوش در مواردی که چرک از گوش میآید، مفید است. برای تسکین درد دندان قطره را اگر در گوش مخالف جهت آن دندان بریزند نافع است. ضماد آن به تنهایی موجب تسکین درد دندان آسیا میگردد. مقدار خوراک آن تا 14 گرم است.
ص: 324
جوز ارقم
اشاره
به فارسی «زیره غدّهای» و در کتب طب سنتی با نامهای «اکثار» و «جوز ارقم» آمده است. به فرانسویGland de terre وMarrone de terre و به انگلیسیEarth chestnut وPig nut وTuberous caraway وKippernut گفته میشود. گیاهی است از خانواده زیرهUmbelliferae نام علمی آنCarum bulbocastanum Koch . و مترادف آنBunium bulbocastanum L . میباشد. این گیاه را به هندی «سیاه زیره» نامند. در بلوچستان نیز گیاه را زیره سیاه و زیره و غده آن را «جیریشاک» گویند. به غدّه گیاه نیز جوز ارقم گفته میشود.
مشخصات
جوز ارقم گیاهی است علفی چندساله دارای ریشههای متورم به شکل غدّهای به قطر تا 3 سانتیمتر، شبیه شاهبلوط و دارای بو و طعمی شبیه شاهبلوط. ساقه آن راست و بلندی آن تا یک متر. برگهای آن شبیه برگ شبت است. گلهای آن سفید به صورت چتر مرکب است. میوه آن به رنگ قهوهای روشن و چسبنده و دارای بویی مطبوع که به عنوان ادویه در محل با غذا مخلوط و مصرف میشود.
این گیاه بومی مناطق با آبوهوای گرم است در نواحی جنوبی ایران در بلوچستان میروید. در هندوستان نیز در کشمیر و در بلوچستان انتشار دارد.
ص: 325
ترکیبات شیمیایی
میوه جوز ارقم دارای حدود 2 درصد اسانس است و تقریبا 18 درصد اسانس میوه را انواع آلدئید[472] تشکیل میدهد.
خواص- کاربرد
میوه آن در هند به عنوان ادویه، شبیه زیره ولی با خواصی ضعیفتر از زیره مصرف میشود. بادشکن است ولی مصرف اصلی آن غده گیاه است که به عنوان دارو کاربرد دارد. از برگ آن نیز مانند سبزی خوردن استفاده میکنند. جوز ارقم که معمولا به ریشه ضخیم غدّه مانند گیاه اطلاق میشود از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی خیلی گرم و خشک است. از نظر ابعاد نظیر شاهبلوط یا گردو ولی سفید و شکننده است و از نظر طعم شبیه شاهبلوط و باقلا کمی تند است و وقتی خشک شود، پوست سیاه نازکی روی آن را میگیرد که با کمترین فشاری از آن جدا میشود. غده جوز ارقم نسبتا سنگین است و نیروی دارویی خود را تا سه سال حفظ میکند و پس از آن ضعیف میشود. جوز ارقم مخدّر و مسکر است و برای خرد کردن سنگ مثانه مفید میباشد. اگر آن را با مایع دمکرده گیاه حسک بخورند برای اخراج کرم معده مؤثر است.
توضیح: گیاه حسک یا خارخسک به نامTribulus terrestris گیاه بسیار مفیدی است که شرح آن در سایر جلدهای این مجموعه آمده است.
نانی که از آرد غده جوز ارقم تهیه شود، بسیار خوابآور است. ضماد آن برای تحلیل ورمهای بلغمی بسیار مفید است. مقدار خوراک آن حد اکثر 3- 5/ 2 گرم است. مصرف معتدل آن کمتر از 1 گرم میباشد. در صورتی که پس از خوردن آن عوارضی تخدیری بروز کند باید فورا شیر تازه خورد که سمّ آن برگردانده شود. توجه شود که جوز ارقم سمّی است. مصرف آن بههرحال باید زیر نظر پزشک و در حد مقدار مجاز با نظر متخصص باشد در غیر این صورت ممکن است عوارض شدید مسمومیت منجر به مرگ ایجاد کند.
مجددا تکرار میشود در مواردی که به علتی زاید بر مقدار مجاز (4 و 5 گرم و
ص: 326
بیشتر) خورده شود و مبتلا به قی، استفراغ شدید، اسهال و سستی اعضا شوند باید ضمن اینکه فورا به پزشک مراجعه شود، تا رسیدن پزشک با ریختن آب سرد روی اعضای بدن و بوییدن گیاهان خوشبوی سرد و تر و مالیدن آنها به قلب بیمار و خوردن شیر و آب سرد برای رفع عوارض و برگرداندن سموم، اقدام شود.
ص: 327
گمگوت
اشاره
در بازار دارویی ایران به «عصاره ریوند» معروف است. در کتب طب سنتی با اسامی «غوتاغنبا»، «کوتاکنبا» و «کمکوت» نامبرده میشود. صمغ رزینی است که از چند گونه درخت از جنسGarcinia گرفته میشود و اصطلاح عصاره ریوند نام ناصحیحی است که به آن داده شده زیرا ارتباطی با ریوند ندارد. به فرانسویGomme gutte و به انگلیسیGamboge وGambogia نامند. درختی که با ایجاد شکاف در تنه آن صمغ رزینی «گمگوت» گرفته میشود به فرانسویGarcinie و به انگلیسیMangasteen نامیده میشود. گیاهی است از خانوادهClusiaceae و سه گونه آن از این نظر مورد توجه میباشند که نام علمی آنهاGarcinia mangostana L .،G .hanburyi Hook .f .،G .morella Desr . میباشد.
مشخصات
گارسینیا درختی است به بلندی 20- 5 متر. برگهای آن متقابل، همیشه سبز، بیضیشکل، پهن و نوکتیز دارای یک رگبرگ اصلی مشخص و تعداد زیادی رگبرگهای فرعی است. گلهای آن دو نوع است، گل نر به رنگ آبی مایل به قرمز که در کنار برگها ظاهر میشود و گل ماده که بهطور منفرد بدون دم گل روی ساقه ظاهر میشود. میوه آن گوشتی کروی بدون کرک است، در ابعاد یک گیلاس به رنگ قرمز که در آن چهار دانه قرار دارد. این میوه را به انگلیسیMangostan گویند. از شاخ و
ص: 328
برگهای درخت گارسینیا بهطور طبیعی ولی از پوست تنه آن در اثر شکاف که وارد میشود و همچنین از شکافی که در میوه آن ایجاد شود، عصاره و شیرهای خارج میشود که همان صمغ رزینی معروف گمگوت است. این صمغ ابتدا به صورت مایع روان و زردرنگ است ولی بتدریج سفت میشود. از این صمغ علاوه بر خاصیت مسهلی آن به عنوان رنگ نیز استفاده میشود.
درختان یادشده در جنوب هندوستان و در سیلان، سیام و کامبوج بهطور خودرو میروید. درخت گارسینی هند میوه درشتی دارد که از دانههایش روغنی به نام مانگوستان میگیرند. این روغن در بازار دارویی به کره کوکوم یاLe beurre de Kokum معروف است. گمگوت کمی در آب حل میشود و محلول آن مانند شیر غلیظ و دارای رنگ زرد طلایی قشنگی است. اگر در الکل حل کنند رنگ آن قرمز است. گمگوت که در بازار عرضه میشود معمولا به شکل قطعات استوانهشکلی است که سطح خارجی آن برّاق به رنگ زرد تیره و مقطع آن زرد مایل به قرمز است. این قطعات شکننده و بیبو هستند ولی طعم ضعیفی دارند و پس از مدتی که گذشت کمی حدّت در حلق احساس میشود. از محلول گمگوت در آب در نقاشی و رنگرزی استفاده میشود.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گونه صمغگونهG .hanburyi مواد کامبوجیک اسید[473] و سه نوع گارسینولیک اسید[474] یافت میشود [شوالیه . سه نوع گارسینولیک اسید عبارتند از آلفا- گارسینولیک اسید[475]، بتا- گارسینولیک اسید[476]، گاما- گارسینولیک اسید[477]. در گونهG .mangostana در قسمت گوشتی پوست میوه آن که مصرف دارویی دارد وجود یک ماده تلخ به نام مانگوستین 478]، و به صورت آلفا- مانگوستین 479]
ص: 329
و بتا- مانگوستین 480] تأیید شده است. در گونهG .marella از قشر خشک تخمهای آن در حدود 10 درصد مورلین 481] گرفته شده است G .I .M .P[ . و بررسی دیگری نشان داده است که در قشر تخم گونهG .Morella در حدود 20 درصد مورلین وجود دارد که ماده بسیار فعّالی است. به علاوه وجود ماده رنگی ایزومورلین 482]، دزوکسی مورلین 483] و دیهایدرو ایزومورلین 484] در آن مشخص شده است S .G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
در هند از پوست میوه گونهG .mangostan به عنوان قابض برای معالجه اسهال مزمن و اسهال خونی استفاده میکنند. و گمگوت که از گونهG .morella میگیرند، مسهل و ضد کرم است و در موارد یبوستهای خیلی شدید و ناراحتیهای استسقایی و قطع عادت ماهیانه در مواردی که بهطور طبیعی باشد تجویز میشود. در چین صمغ یا گمگوت گونهG .morella را فقط در استعمال خارجی بهطور ساده و یا به صورت گرد برای التیام انواع زخمها و زخمهای سرطانی به کار میبرند [استوارت . در چین این صمغ را خیلی سمّی میدانند و علایم مسمومیت عبارتاند از درد پشت و کمر، اسهال و پایین آمدن فشار خون [موزیگ و شرام . در مورد گونهG .hanburyi صمغ رزینی یا گمگوت که از پوست آن گرفته میشود مسهل بسیار قوی و قیآور و کرمکش است و برای دفع کرم نواری 485] مصرف میشود. مصرف زاید بر حد مجاز آن در استعمال داخلی خطرناک است و ممکن است منجر به مرگ شود. معمولا بندرت آن را به تنهایی مصرف میکنند و مرسوم است که آن را مخلوط با داروهایی نظیر کالومل 486] و صبر زرد میخورند [پتلو]. و عملا استعمال داخلی آن در حال حاضر کنار گذارده شده است [برکیل . و در حال حاضر فقط به عنوان ماده رنگی کاربرد
ص: 330
شاخه درختچه گمگوت با گل و میوه
دارد [شوالیه .
گمگوت طبق نظر حکمای طب سنتی از نظر طبیعت نسبتا گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که مسهلی بسیار قوی است به همین علت مقدار خوراک آن خیلی کم و در حدود 2/ 0 گرم یا 2 دسیگرم است. خوراک 4 گرم آن عوارض شدید منجر به مرگ ایجاد میکند. لذا بههرحال مصرف آن بخصوص مصرف داخلی آن باید زیر نظر پزشک باشد. این مسهل اخلاط فاسده در قسمتهای معده و کبد و سایر اعضا را دفع میکند و زیاد در معده نمیماند. حد اکثر یک شبانهروز عمل خود را کرده و با فضولات دفع میشود. از این نظر و با این خاصیت اغلب در مورد بیماریهای سرد دماغی، عصبی، سینهای، معدی، کبدی مانند فلج، لقوه، سستی، تشنج امتلائی مالیخولیا، نزول آب در چشم، ثقل سامعه، تنگی نفس، سرفه سرد، استسقا، یرقان و شاشبند تجویز میشود. توصیه این است که با گلقند خورده شود.
گرد گمگوت: به مقدار مورد نظر گمگوت را گرفته در گرمخانه در حرارت 25
ص: 331
درجه سانتیگراد میخشکانند و در هاون نرم کوبیده و از الک ابریشمی نمره 80 بیرون میکنند. این گرد مسهل قوی و در عین حال برای دفع کرم رودهها نیز مفید است و مانند صبر زرد موجب جذب خون به آلات و اندام واقع در حوضه میشود. مقدار خوراک آن 3/ 0- 1/ 0 گرم است.
ص: 332
جلپ
اشاره
به فارسی «جلب» و «جلپ» و در کتب طب سنتی با نام «چلاپا» آورده شده است. به فرانسویJalap tubereux وJalap و به انگلیسیJalap وJalap tree گفته میشود. از خانواده نیلوفر صحراییConvolvulaceae نام علمی آنIpomoea purga Hayne . و مترادف آنExogonium purga میباشد.
Jalap
نام شهری است در مکزیک و این گیاه بومی آن منطقه است. ریشه ضخیم گیاه خاصیت مسهلی قوی دارد و دارویی که از ریشه گیاه به عنوان مسهل تهیه میشود نیز به جلپ معروف است. کلمه چالاپا به ریشه متورم گیاه نیز گفته میشود.
مشخصات
جلپ گیاهی است بالارونده و چندساله. ساقه آن استوانهای است و تا 3 متر بالا میرود. برگهای آن قلبیشکل، نوکتیز، بدون دندانه و به رنگ سبز روشن و گلهای آن بوقی به رنگ صورتی است. میوه آن کپسولی است گرد که در آن دانههای سیاه گیاه قرار دارد. ریشه ضخیم آن شبیه شلغم و یا چغندر لبویی کوچک است از خارج سیاه و از داخل زردرنگ و مقطع آن موجدار، بوی آن تهوعآور و طعم آن تند است. این ریشه دارای رزینی است که مسهل قوی میباشد و باید خیلی بااحتیاط مصرف شود. این گیاه بومی مکزیک و امریکای شمالی است و در مناطقی از هند نیز میروید.
ص: 333
ترکیبات شیمیایی
در ریشه متورم گیاه رزینی به نام جالاپ رزین 487] وجود دارد که ماده مؤثر مسهلی آن است و در حدود 18- 9 درصد ریشه خشک را تشکیل میدهد. این رزین شامل دو هتروزید به نامهای جالاپین 488] 20 درصد، کونولوولین 489] 80 درصد میباشد. به علاوه ریشه دارای مقدار زیادی شیرابه، لعاب و نشاسته است.
خواص- کاربرد
معمولا غده ریشه را بریده به چهار قسمت تقسیم و خشک کرده و به بازار عرضه میکنند. در هند از ریشه جلپ به عنوان مسهل قوی رطوبی استفاده میشود.
جلپ از نظر طبیعت طبق نظر حکمای طب سنتی گرم و خشک است. از نظر خواص مسهلی است بدون ناراحتی که در عین حال کمی قبض میکند مانند ریوند و ناراحتیهایی که مازریون و نظایر آن دارند ندارد و تولید گرمی ناراحتکننده نمیکند و برای اکثر بیماریها مانند سردرد کهنه و صرع و سرفه کهنه و تبهای مزمن، درد کلیه، پشت، سیاتیک، مفاصل، استسقا، یرقان و امثالهم نافع است. به عنوان مسهل مقدار 3- 1 گرم خشک آن را نرم کوبیده و از الک ردّ کرده با 25 گرم گلقند مخلوط و بتدریج در 4- 3 بار در روز خورد و روی آن عرق رازیانه و یا انیسون نوشید، در تأثیر آن کمک میکند و برای اطفال در حدود 5 صدم گرم برای هر سال سن در روز کافی است. تنطور آن در اروپا به نام عرق آلمانی معروف است که به منظور مسهل ممکن است مصرف شود. از گرد صمغ رزینی جلپ نیز ممکن است استفاده شود مقدار 3/ 0- 1/ 0 گرم آن در روز ملیّن و تا یک گرم آن مسهل است.
صورت دیگری از مصرف جلپ امولسیون جلپ است. برای تهیه آن، غده خشک جلپ را نرم کوبیده 5/ 0 گرم آن را در نصف زرده تخممرغ مخلوط کرده و 120 گرم آب، 30 گرم قند و 10 گرم عرق بهار نارنج را به آن بیفزایند. این امولسیون را مانند مسهل یک دفعه بیاشامند.
ص: 334
جلپ
B
- دانهA - ریشه غدهای
گونه دیگری از این گیاه که نام علمی آنIpomoea digitata L . و یاI .paniculata R .Br . میباشد، گیاهی است هندی و در سرتاسر مناطق حارّه هند بخصوص نواحی خیلی مرطوب هند انتشار دارد. مشخصات آن شبیه جلپ است و ریشه آن که مستعمل است ضخیم میباشد.
از نظر ترکیبات شیمیایی در ریشه آن صمغ رزینی شبیه رزین جلپ وجود دارد [ولث اف اندیا].
خواص- کاربرد
ریشه متورم این گیاه تونیک است و آن را برای افزایش نیروی جنسی میخورند [فوکود]. آن را با شکر و کره میپزند و برای جلوگیری از اضافه وزن و جمع شدن چربی در بدن و اعتدال بخشیدن به جریان ترشحات عادت ماهیانه میخورند [کرووست و پتلو و پتلو].
ص: 335
توجه: گیاه دیگری به نام جلپ کاذب 490] معروف است که به فارسی نام آن گیاه لاله عباسی است. گیاه لاله عباسی که شرح خواص آن در سایر مجلدات این کتاب آورده شده است با گیاه جلپ بکلی متفاوت و از خانواده دیگری است ولی چون ریشه لاله عباسی نیز ضخیم است و خاصیت مسهلی دارد، به فرانسوی جلپ کاذب نامیده شده است.
ص: 336
اپیکا
اشاره
در ایران به «اپیکا» معروف است و در کتب طب سنتی نیز با نام «اپیکا» آورده شده است. به فرانسویIpecacuana یاIpecacuanha و معمولا در کتب فرانسوی مختصر آن راIpeca مینویسند. و به انگلیسی نیزIpecacuanha وIpecac نامیده میشود.
گیاهی است از خانوادهRubiaceae نام علمی آنCephaelis ipecacuanha (Brot .) A .Rich . و مترادف آنPsychotria ipecacuanha Stokes میباشد.
مشخصات
اپیکا گیاهی است چندساله، علفی و بلندی آن در حدود 5/ 0 متر است. برگهای آن متقابل، کامل، بیضی، نوکتیز با کنارههای موجی و گلهای آن سفید است. میوه آن کمی آبدار و پس از رسیدن به رنگ خاکستری تیره میشود. ریشههای آن ضخیم و گوشتدار است. در طب سنتی ریشه آن مستعمل است. ریشه اپیکا را که در فصل باز شدن گل با گیاه از زمین خارج میشود، پس از تمیز کردن جدا کرده و در آفتاب خشک میکنند، دارای طعم تلخ و کمی تند و تهوعآور است. رنگ پوسته خارجی ریشه خاکستری و پوشیده از برجستگیهای حلقوی و معمولا در قطعاتی به طول 10- 5 سانتیمتر و قطر 5- 3 میلیمتر به بازار عرضه میشود. انواعی از آن در بازار است و بهطور کلی سه نوع آن فروخته میشود: اپیکای با برجستگیهای حلقوی، اپیکای مخطّط و اپیکای موجی که در خواص دارویی با کمی اختلاف مشابه هستند.
ص: 337
(سه نوع مذکور را در شکل ملاحظه میفرمایید).
این گیاه بومی برزیل و امریکای جنوبی است و در برخی مناطق هندوستان کاشته میشود.
ترکیبات شیمیایی
در ریشه اپیکا آلکالوئیدهای امتین 491]، سفلین 492] و پسیکوترین 493] یافت میشود. طبق بررسی که در ریشه گیاه هندی به عمل آمده است در حدود 98/ 1 درصد انواع آلکالوئیدها وجود داشته که 39/ 1 درصد آن آلکالوئید امتین است G .I .M .P[ . به علاوه در ریشه اپیکا یک گلوکوزید به نام اپیکوزید[494] وجود دارد که مقدارش در حدود یک درصد است S .G .I .M .P[ .
علاوه بر آلکالوئیدها و گلوکوزیدها در ریشه گیاه ساپونین با اندکس همولیتیک 900- 600[495] یافت میشود که مصرف ریشه را بااحتیاط و محدود میکند.
در ریشه گیاه برزیلی که تجزیه شده، جمع آلکالوئیدها 7/ 2- 2 درصد بوده که از آن 35/ 1 درصد امتین و 25/ 0 درصد سفلین و 04/ 0 درصد پسیکوترین و 006/ 0- 002/ 0 درصد امتامین 496] و 015/ 0- 033/ 0 درصد او- متیل پسیکوترین 497] است. در تجزیه دیگری از این ریشه 5 آلکالوئید عمده جدا شده است که بین آنها امتین و سفلین مهمترین بودهاند و بقیه مقدار کمی پسیکوترین و اومتیل پسیکوترین و مقدار جزئی اپیکامین 498] و هایدرو اپیکامین 499] بوده که آثار دارویی قابل ملاحظهای ندارند]G .I .M .P[ . بهطور کلی دو آلکالوئید عمده ریشه اپیکا امتین و سفلین است که به علت سمّی بودن مصرف آنها به شکل طبیعی جایز نیست و مقدار
ص: 338
خوراک آنها نیز خیلی کم و محدود است.
در گزارش تجزیه دیگری آمده است که در ریشه اپیکا مقدار کمی از یک هتروزید به نام اپیکا کوانین 500] و یک اسید به نام اپیکا کوانیک اسید[501] وجود دارد و به علاوه کمی صمغ و ماده چربی به شکل روغن زیتون نیز از آن جدا شده است.
خواص- کاربرد
ریشه اپیکا دارای خاصیت مسهلی و قیآور است که در اثر وجود دو آلکالوئید امتین و سفلین میباشد که هر دو آنها سمّی هستند و مصرف طبیعی و خالص آنها مجاز نیست و باید به صورت داروی قابل مصرف تهیه شوند. امتین آلکالوئیدی است که در پوست ریشه اپیکا وجود دارد. طعم آن تلخ و در آب گرم کاملا محلول و در آب سرد کمی حل میشود. تقریبا در 50 درجه سانتیگراد ذوب میشود و به جوش میآید. برای تهیه آن در مقدار کم، ریشه اپیکا را نرم کوبیده و با 4 برابر وزن آن الکل 62 درجه مدت چند روز میخیسانند و با فشار از پارچه گذرانیده و با صافی صاف نموده و تفاله آن را مجددا در 3 برابر وزن اپیکای اولیه الکل میخیسانند و با فشار صاف کرده و از صافی میگذرانند و دو صافشده را مخلوط کرده تقطیر مینمایند تا الکل آن گرفته شود. محصول به دست آمده را با 4 برابر وزن اپیکای اولیه آب سرد حل میکنند و با کاغذ صاف مینمایند و این محلول را در گرمخانه خشک میکنند. گردی که به دست میآید، امتین طبّی است که آن را امتین قهوهای نیز مینامند. مقدار مصرف از این امتین به عنوان قیآور تا 2 دسیگرم است (2/ 0 گرم) که در دو دفعه میل شود. امتین برای معالجه اسهال خونی آمیبی مفید است و مصرف میشود. در هند از ریشه گیاه اپیکا به عنوان قیآور و برای معالجه اسهال خونی آمیبی مصرف میشود. به علاوه برای آن خاصیت نرمکننده سینه و معرّق قایل هستند و به علاوه برای جلوگیری و بند آوردن خونروی از سینه و بهطور کلی بند آمدن خونریزی نیز تا حدودی مؤثر است.
کاشت و پرورش این گیاه در خاور دور چندان موفق نبوده است و به علاوه مصرف ریشه آن در چند مورد ایجاد مسمومیت کرده است [تاکاتا کومینامی .
ص: 339
اپیکا و 3 نوع ریشه آن
C
- موجیB - با خطوط موازیA - حلقه حلقه
روش تهیه گرد اپیکا: ریشه اپیکا را به مقدار مورد نظر گرفته و در گرمخانه 40 درجه سانتیگراد خشک مینمایند و سپس نرم کوبیده از الک داروسازی ابریشمی سرپوشدار نمره 120 میگذرانند. چون گرد اپیکا قیآور است تهیه آن با دست خیلی مشکل است و بهتر است این کار با ماشین انجام شود.
از گرد اپیکا به عنوان قیآور 3- 1 گرم در روز 3- 2 دفعه و هربار به فاصله یک ربع ساعت میتوان خورد. برای سهولت قی باید به مقدار زیاد آشامیدنی نیمگرم خورد. اگر به جای آب نیمگرم از دمکرده نیمگرم 5 در 1000 بابونه استفاده شود، محرّکتر است.
مقدار مصرف گرد اپیکا برای عرق کردن و تسهیل خروج اخلاط سینه تا 5 سانتیگرم است که هر دو یا سه ساعت فاصله میخورند.
ص: 340
گرد قیآور و مسهل اپیکا: 4 گرم گرد اپیکا را باید با 8 گرم ریوند کوبیده و نرم شده مخلوط کنید. 5 سانتیگرم تا 1 گرم از این گرد را میل کنید. قیآور و مسهل است.
جوشانده ضد اسهال خونی: 5/ 5 گرم اپیکا را نیمکوب کرده و مدت 15 دقیقه در 150 گرم آب میجوشانند و صاف کرده 50 گرم شربت بهارنارنج به آن بیفزایند و هر ده دقیقه فاصله یک قاشق کوچک بیاشامند.
عصاره الکلی اپیکا: ریشه اپیکای نیمکوب 1 واحد، الکل 60 درجه 6 واحد.
اپیکا را با قدری الکل مخلوط کرده و در ظرف مخصوص دپلاسمان داروسازی ریخته و سر آن را میپوشانند و میگذراند که 24 ساعت بماند بعد باقیمانده الکل را ریخته و با تقطیر الکل را از آن خارج میسازند و در حمام ماریه آن را تا حد عصاره نرم قوام میآورند. مقدار 3- 1 دسیگرم از این عصاره قیآور است و مصرف 5 میلیگرم تا 5 سانتیگرم آن بلغم را خارج میسازد.
شربت اپیکا: عصاره اپیکا یک واحد، الکل 60 درجه 3 واحد، آب مقطر 34 واحد و قند سفید 63 واحد. عصاره را با کمک حرارت ملایم در الکل حل میکنند و قند را خرد کرده در قرعی میریزند و این محلول و آب مقطّر را روی آن ریخته و در حمام ماریه حل کرده و صاف مینمایند. هر 20 گرم از این شربت دارای 2/ 0 گرم عصاره اپیکا میباشد و بهترین داروی قیآور است و برای اطفال نیز خوشمزه است.
مقدار مصرف آن برای اطفال کوچک (3 ساله) مقدار 10 گرم در دو دفعه است.
توضیح: دکتر شلیمر معتقد است که گرد ریشه خربزه را میتوان به جای اپیکا به عنوان داروی قیآور مصرف نمود.
توجه: این گیاه سمّی است و مصرف آن باید با احتیاط و زیر نظر پزشک انجام شود.
ص: 341
اگر ترکی
اشاره
ساقه زیرزمینی یا بیخ گیاهی است که در بازار دارویی ایران به نام «اگر ترکی» و «اگر ترکی» و «اگیر ترکی» گفته میشود و در کتب طب سنتی با نامهای «وج»، «عود الوج» و در برخی کتب «اگر ترکی» و «اکسیر ترکی» (صیدنه) آورده شده است. به هندی گیاه و ساقه زیرزمینی آن هر دو را «بچ» و «وج» مینامند. به فرانسویRoseau aromatique و به انگلیسیSweet flag وCalamus وCalamus root گویند. گیاه مولّد آن را به فارسی «سوسن زرد» و به فرانسویAcore وAcore vrai وRozeau odorant و به انگلیسیSweet flag وCalamus نامیده میشود. گیاهی است از خانوادهAraceae نام علمی آنAcorus calamus L . و مترادفهای آنAcorus aromaticus Gilib . وAcorus odoratus Lam . میباشد. و واریتهای از این گیاه که ساقه زیرزمینی آن نیز مصرف دارویی دارد، به نام علمیAcorus calamus L .var .asiaticus Pers . که مترادف آنAcorus asiaticus Nak . میباشد.
مشخصات
الف) مشخصات گیاه
گیاهی است چندساله علفی دارای ساقه زیرزمینی با بیخ ضخیم مفصلدار و
ص: 342
گرهدار که ریشکها به آن اتصال دارند و خوشبو میباشد. شاخه گلدهنده آن در قسمت پایین سهوجهی است. برگهای آن متناوب، دراز، موجدار شبیه برگ زنبق و گلها زردرنگ و شبیه گل زنبق است.
ب) مشخصات ساقه زیرزمینی یا بیخ آن که در طب سنتی مصرف دارویی دارد.
بیخ آن ضخیم تقریبا به ضخامت یک انگشت، گرهدار درهم پیچیده و کج شبیه بیخ سعد. رنگ خارجی آن قهوهای و داخل آن سفید مایل به سرخ دارای بویی مطبوع کمی تلخ و گزنده و گرمکننده است. این گیاه در کنار رودخانهها و در باتلاقها و نقاط مرطوب در اروپا بخصوص در آلزاس فرانسه، بلژیک و در آسیا در هند و ایران میروید. در ایران در بلوچستان در تپههای جلاوان دیده میشود و در محل با نام «کول» شناخته میشود.
ترکیبات شیمیایی
در ساقه زیرزمینی گیاه گلوکوزیدی به نام آکورین 502] و یک آلکالوئید و مقداری اسانس به رنگ زرد و معطّر وجود دارد. از ساقه زیرزمینی خشک آن در حدود 5/ 3- 5/ 1 درصد اسانس معطّر زردرنگی گرفته میشود. در اسانس روغنی معطّر آن مواد کالامن 503]، کالامنول 504]، کالامئون 505] و آسارون یافت میشود.
اسانس گونه هندی آن دارای مقدار بیشتری آسارون است. علاوه بر آسارون دارای مقدار کمی نیز چند سسکیترپن، سسکیترپن الکل است. بوی خوش اسانس آن مربوط به وجود یک جزء نامشخصی در آن است. برگهای تازه گیاه دارای 78/ 0 درصد اکسالیک اسید و 006/ 0 درصد کلسیم 506] است و در برگهای خشک آن در حدود 2 درصد اکسالیک اسید و 18/ 0 درصد کلسیم میباشد]G .I .M .P[ .
در گزارش بررسی دیگری در مورد ترکیبات شیمیایی ساقه زیرزمینی گیاه چنین
ص: 343
آمده است:
در ساقه زیرزمینی اگر ترکی مواد آسارون و پاراسارون 507] و کالامن، آساریل آلدئید[508]، سسکیترپن، تیل اوژنول، کالامئون، آکورین، اوژنول 509]، کالامنول و ان- هپتیلیک اسید[510] یافت میشود [چونگ کوئوتونونگ یائوچی و چونگ یائوچی .
خواص- کاربرد
در سرتاسر مناطق خاور دور ساقه زیرزمینی گیاه به عنوان یک داروی مورد توجه بهطور گستردهای عرضه میشود. دارویی است محرّک، مقوی معده، تونیک [فوکود، لیو و ایشیدویا]. بادشکن [تئوبالد]. معطّر و تلخ [گررو]. در مقدار زیاد ضدعفونیکننده و قیآور [واناستینیس- کروزمان و خشککننده [چونگ .
ضد تب، ضد اسپاسم و مسکّن میباشد [استوارت . معروف است که این دارو خاصیت جلوگیریکننده یا آرامکننده آریتمی قلب 511] دارد و شبیه داروی کینیدین 512] ضد تشنج است.
جوشانده یا دمکرده ساقه زیرزمینی گیاه وج برای دفع نفخ و سرماخوردگی، سوءهاضمه و ناراحتیهای معده خیلی مفید است [پتلو، د. لانسان، کاریونه و کیمورا و والنزوئلا]. مخلوط با سینکونا برای قطع تبهای نوبهای اثر مفید دارد [واناستینیس و کروزمان . جوشانده تمام گیاه برای سرماخوردگی و سرفه و شستن جوشهای چرکی به کار میرود [هو]. در استعمال خارجی ضماد ساقه زیرزمینی آن برای لومباگو و روماتیسم و تب کاربرد دارد [هولمز، برکیل، واناستینیس کروزمان و والنزوئلا].
استحمام با جوشانده آن برای تسریع جریان و گردش خون نافع است [لیو]. جوشانده ساقه زیرزمینی آن خواص حشرهکش دارد و برای کشتن ساس، کک، بید و شپش
ص: 344
اگر ترکی
A
- گل
مؤثر است. از عصاره بیخ آن و یا از گرد بیخ آن روی زخمهای بد نظیر خیارک کشاله ران 513] و کفگیرک 514] و کری گوش و زخم چشم میمالند مفید است [استوارت . و پس از وضع حمل به بدن زائو میمالند [ریدلی .
اگر این گیاه را گاو بخورد ناراحتی شدید رودهای پیدا میکند [چونگ کوئوتو نونگ یائوچی . از ساقه زیرزمینی واریتهasiaticus به عنوان خشککننده و برای کنترل بیماریهای مربوط به اعصاب مغز[515] تجویز میکنند و سمّی است [چونگ .
جوشانده آن مایع شستوشوی مؤثری برای رفع جوش و کورک و ناراحتیهای پوست است و همچنین برای بواسیر مفید است. گرد آن برای قطع خونریزی لثه نافع است [هاو]. اسانس زردرنگ ریشه گیاه در عطرسازی کاربرد دارد و مصرف داخلی آن کمی سرطانزا میباشد.
ص: 345
به نظر اطبای سنتی وج از نظر طبیعت خیلی گرم و خشک است. خوردن آن تنها یا با مصطکی برای تنقیه، پاک کردن دماغ، فلج، خوابرفتگی اعضا، سستی بدن و لکنت زبان مفید است. جویدن و در دهان نگه داشتن آن باعث سرعت تکلم اطفال است و اگر کمکم به اطفال داده شود برای رفع سنگینی زبان و رفع درد دندان نافع است. مالیدن عصاره آن برای افزایش بینایی چشم و رفع تاریکی دید که ناشی از رطوبت باشد مفید است. آشامیدن عصاره آن برای افزایش قوه حافظه، خشک کردن رطوبت دماغ و معده و پاک کردن آنها، تصفیه خون، صفرا و تسکین درد سینه، پهلو، سرفه سرد، تقویت معده، کبد سرد، تحلیل باد، نفخ معده، رودهها و طحال و خرد کردن سنگ مثانه، گرم کردن کلیه و تقویت نیروی جنسی نافع است. ضماد آن برای فلج، تشنج بلغمی، خوابرفتگی اعضا، دردهای مفاصل و سرین و رحم، تحلیل باد و نفخ و استحکام طحال مفید است.
خوردن اگر ترکی برای اشخاص گرممزاج مضّر است و اخلاط را خشک میکند و برای رفع عوارض آن باید با سکنجبین خورد. مقدار خوراک آن در هربار حدود 4 گرم است و از جوشانده 20 گرم اگر ترکی در 1000 گرم آب استفاده میشود که 3- 2 فنجان در روز بخورند.
روش تهیه گرد اگر ترکی: اگر ترکی 25 گرم، مصطکی 25 گرم، نبات سفید 25 گرم و زنجبیل ده گرم. اینها را کوبیده و از الک ریز ردّ کنند و هربار حدود 5 گرم از آن را خورده شود.
روش تهیه گرد اگر ترکی به نسخه دیگری که برای رفع نفخ خیلی مفید است: ریشه سنبل الطیب 50 گرم، دارچین 35 گرم، اگر ترکی 450 گرم، رازیانه 450 گرم، سعد کوفی 450 گرم و قند سفید 1500 گرم. اینها را مخلوط کرده خوب نرم کوبیده و از الک ریز ردّ کنند. گرد بسیار مفید ضد نفخ است. مقدار خوراک آن هربار 20- 10 گرم است.
ص: 346
غاریقون
اشاره
قارچی است که در کتب طب سنتی و به عربی با نامهای «غاریقون» و «غاریقون ابیض» نامبرده شده. از تیرهPolyporaceae است. به فرانسوی آن راAgaric blanc وPolypore de Meleze وPolypore officinal و به انگلیسیAgaric وFungus laricis و یاFungus of the larch مینامند. در بازار دارویی هند غاریکوم گفته میشود. نام علمی آنPolyporus officinalis Fries . میباشد.
مشخصات
قارچی خوراکی است که روی درختان خانواده سوزنیبرگ بخصوص انواعMeleze که در کتب قدیم با نام شربین نامیده میشده، میروید. این درختان در مناطق کوهستانی آلپ، شمال ایتالیا، جنگلهای سیبری و سایر جنگلهای سوزنیبرگ کوهستانی نیمکره شمالی میرویند. به همین دلیل این قارچ نیز در این مناطق فراوان یافت میشود. غاریقون ابیض به شکل توده سفید مخروطیشکل مدوّر روی تنه درختان و بیشتر روی درختان کهن ظاهر میشود و وزن آن تا یک کیلوگرم نیز میرسد. سطح خارجی آن از پوست سخت و ضخیمی پوشیده شده و روی آن شیارهای قوسیشکل به رنگ زرد یا قهوهای دیده میشود. در سطح زیرین توده قارچ لولههای کوتاه کوچک با منافذی زردرنگ وجود دارد. پس از کندن قارچ مواد خارجی آن را جدا و تمیز کرده و قطعهقطعه میکنند و به شکل قطعات نامنظم،
ص: 347
سفیدرنگ اسفنج مانند غبارآلود درمیآید و طعم آن تلخ است.
ترکیبات شیمیایی
قارچ غاریقون دارای اسید آگاریسیک 516]، آلکالوئید آگاریسین 517] میباشد. خاصیت فیزیولوژیکی این اسید این است که ترشح عرق را متوقف میکند و اسراف در خوردن آن موجب قی و استفراغ شده و مسهل است G .I .M .P[ . در گزارش دیگری آمده است که این قارچ دارای ارگوسترول 518] و دو نوع تریترپنوئید اسید[519] میباشد]S .G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
غاریقون ابیض از مسهلهای قوی است ولی کمتر به عنوان مسهل مصرف میشود و به سبب تأثیر خاصی که آگاریک اسید روی انتهای عصبی غدد مولد عرق دارد و مانع ترشح عرق میشود معمولا برای قطع عرقهای شبانه بیماران مسلول و همچنین قطع ترشح شیر استفاده میشود. در این موارد اگر به میزان 3- 2 دسیگرم (3/ 0- 2/ 0 گرم) از گرد آن را شب در هنگام خواب بخورند معمولا پس از 6- 5 ساعت اثر آن ظاهر میشود.
قارچ غاریقون خوب میسوزد و اگر با شوره (نیترات دو پتاس) آغشته شود خیلی بهتر میسوزد.
از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی غاریقون کمی گرم و بیشتر خشک میباشد و معتقدند که مسهل بلغم و سودای توأم است و برای باز کردن گرفتگیهای کبد و کلیه مفید است. اگر 2 گرم آن با آب خورده شود برای بند آوردن خون و اخلاط از سینه مؤثر است و اگر 4 گرم آن با انیسون خورده شود، برای تنگی نفس نافع است. و اگر با 4 گرم رب شیرینبیان خورده شود، برای درد سینه و سرفه مزمن سرد بلغمی، تنگی نفس و سختی تنفس مفید است. اگر 5- 4 گرم آن با آسارون و عسل سرشته و خورده شود برای خرد کردن سنگ کلیه و مثانه مفید است.
ص: 348
قارچ تولیدکننده آمادو
روش تهیه گرد غاریقون: غاریقون سفید را گرفته به مقدار مورد نظر قطعهقطعه کرده و در گرمخانه میخشکانند و آن را نرم صلایه نموده از الک بسیار ریز داروسازی ابریشمی نمره 100 ردّ میکنند. این گرد مسهلی است قوی و مقدار خوراک آن 2- 5/ 0 گرم بهطور حب میباشد.[520]
معارف گیاهی ؛ ج5 ؛ ص348
قوی غاریقون: 1 گرم گرد غاریقون سفید را با مقدار کافی لعاب صمغ و عصاره جنتیانا مخلوط نموده و 20 حب بسازند و برای دفع عرقهای شبانه مسلولین 8- 4 حب در هر شب میل شود.
گونههای دیگری غاریقون وجود دارد که در طب سنتی مورد توجه است که به ذکر چند گونه عمده آنها میپردازیم:
1. غاریقون گونهPolyporus fomentarius که به فارسی «غاریقون جراحّان» گفته میشود. به فرانسویAgaric de chene وAgaric astringent وAgaric des chirurgiens و به انگلیسیSpunk گفته میشود. این قارچ از همان تیره قارچ غاریقون سفید است. چون از این قارچها مادهای به نام آمادو[521] میگیرند آن را به نامChampignon amadouvier نیز مینامند.
ص: 349
مشخصات
قارچ غاریقون جراحّان روی درختان بلوط، نمدار و راش زندگی میکند. برای تهیه آمادو قارچهای جوان آمادو را گرفته در زیرزمین برای مدتی میگذارند تا کمی نرم شود و پس از آنکه قشر سخت روی آن را با دقت میگیرند قسمت اسفنجی نرم آن را قطعهقطعه کرده و به قطعات نازکی درمیآورند و آن را میکوبند و ضمن کوبیدن کمکم آن را مرطوب مینمایند و در دست میمالند تا به شکل توده نرم بیرون آید.
کاربرد: از آمادو مانند اسفنج برای شستن زخمهای دردناک استفاده میشود و برای جلوگیری از خونریزی مفید است. اگر در محل بریدگی زخم که خون از آن جاری است، بگذارند خون فورا قطع میشود.
2. گونه دیگری غاریقون به نام علمیPolyporus igniarus روی درختان سفیدار، بید، زبان گنجشک و بلوط زندگی میکند و از آنهم نوعی آمادو تهیه میکنند که مصرف دارویی دارد.
غاریقون از نظر حکمای طب سنتی ایران بخصوص طبق عقیده شیخ الرئیس ابو علی سینا کمی گرم و بیشتر خشک میباشد و آن را مسهل بلغم و سودا توأما میدانند و برای باز کردن گرفتگیهای کبد و کلیه توصیه مینمایند. اگر 2 گرم آن با آب خورده شود برای قطع خونروی از سینه یا اخلاط خونی مؤثر است و اگر 4 گرم با انیسون خورده شود برای تنگی نفس و اگر با 4 گرم رب شیرینبیان خورده شود برای سینهدرد و سرفه مزمن سرد بلغمی و تنگی نفس مفید است و اگر 4- 5 گرم آن با آسارون و عسل سرشته و خورده شود برای خرد کردن سنگ کلیه و مثانه مفید است.
ص: 350
زدوار
اشاره
در کتب طب سنتی با نامهای «زدوار» و «ژدوار» و «سطوال» و «جدوار» آمده است. ساقه زیرزمینی یا به اصطلاح بیخ گیاهی است که آن را به فرانسویZedoaire و به انگلیسیZedoary مینامند. معمولا در بازار مخلوطی از ساقههای زیرزمینی چند گیاه به این نام عرضه میشود. این گیاهان از خانواده زنجبیلZingiberaceae میباشند و نام علمی دو گونه عمده که ساقه زیرزمینی آنها بیشتر در طب سنتی مستعمل است و به این نام خوانده میشود، به شرح زیر است:
1.Curcuma pallida Lour . که عدهای از گیاهشناسان آن راC .zedoaria (Willd .) Rosc . نیز مینامند. (بین همه آقایBurtt فکر میکند که نام اولی نام اصیل این گیاه است.) این گیاه در تمام مناطق از هیمالیا تا جنوب اندونزی میروید و آنچه که به بازار ایران میآید معمولا در عربستان در مراسم حجّ خریداری میشود که از هند به آن دیار وارد شده است و حجّاج آن را به ایران وارد میکنند و قسمتی نیز مستقیما از هند به بازار ایران وارد میشود. در مخزن الادویه آمده است که انواع کوچکی از زدوار مخلوط با آکونیت یا بیش در خراسان و در کوههای قهستان میروید. سایر گیاهشناسان تا به حال این موضوع را تأیید نکردهاند.
2.Curcuma aromatica Salisb .. این گیاه اصولا بومی هند است و در سایر مناطق با نامWild turmeric یا زردچوبه وحشی کاشته میشود. ریشه این گیاه را پارسا در دارونامه به نام «قرنباد» نامبرده است.
ص: 351
مشخصات
گیاه زدوار دارای برگهایی بلند شبیه زردچوبه به طول تا یک متر. گلها زرد. ساقه زیرزمینی آنها که در بازار دارویی با نام ریشه گیاه معروف است و در طب سنتی مستعمل است شبیه سعد است به ضخامت حدود یک انگشت ضخیم، سخت و کمی تلخ است. سطح بیرونی خاکستری تیره یا سیاه و مغز آن بنفش است. وقتی آن را بسایند گرد آن بنفش و طعم آن تلخ است.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی در گونهC .pallida در بیخ آن اسانس، سینئول، کامفن، زینجیبرن 522]، بورنئول، کامفور، کورکومین 523]، زئودارین 524]، صمغ، رزین و نشاسته وجود دارد [والنزوئلا].
مقدار رزین ریشه زدوار در حدود 5/ 3 درصد و مقدار اسانس آن در حدود 2- 5/ 1 درصد به رنگ زرد و با بوی تند کافور است و به اسانس زدوار معروف است و در ساقه زیرزمینی گونهC .aromatica در حدود 6 درصد اسانس وجود دارد و به علاوه دارای ماده رنگی کورکومین است.
خواص- کاربرد
زدوار از اجزاء دارویی است که در فرمولBaume de Fioravanti و همچنین در فرمول اکسیر عمر دراز یاElexir de long vie وجود دارد و در قدیم خیلی مستعمل بوده و آن را وارد میکردند.
توضیح: لئونارد فیوراوانتی نام طبیب سنتی معروف ایتالیا است که در سالهای 1588- 1520 میلادی درBologne متولد و میزیسته است. این طبیب، مخترع یک روغن مالیدنی مسکّن است که به نام خود او معروف شد و آن را روغن مالیدنی فیوراوانتی مینامیدند. این روغن از خیسانیدن چند گیاه یا ریشه گیاه رزیندار معطّر
ص: 352
نظیر زدوار در الکل به دست میآید و پس از اینکه چند روز خیسانده شد آن را تقطیر مینمایند و به عنوان روغن مالیدنی برای تسکین دردهای روماتیسمی استفاده میکردند.
Elexir de long vie
که همان الاکسیر یا اکسیر معروف است و ترکیبی است که حکما و شمیستهای قدیم رؤیاهای خود را در دستیابی به عمر دراز و سلامتی در این قبیل ترکیبات جستجو میکردند. این دارو تنظور مرکبی است که از حل کردن گیاهان مختلفی نظیر صبر زرد، ژانسیان، ریوند، زدوار و چند گیاه دیگر در الکل تهیه میشود و معمولا با اضافه کردن شربت قند طعم شیرین به آن میدهند و در طب سنتی ارج و معروفیت فراوان دارد.
در اندونزی ریشه زدوار از داروهای رسمی و بسیار معمول است و در اکثر داروخانهها فروخته میشود و به عنوان مقوی معده و بادشکن از آن استفاده میشود.
در چین از داروهای مقوی است و برای تحلیل ورمها و در موارد کوفتگیها به کار میرود [هاو]. برای حل کردن خون لختهشده در رگ یا بلادکلوتس 525]، تسهیل و تسریع جریان خون در رگها و کاهش درد پشت و شکم در دوران عادت ماهیانه تجویز میشود [چونگ یائوچی . بهطور کلی از داروهایی است که معمولا در موارد ناراحتیهای زنانگی تجویز میشود [لیو]. در هندوچین زدوار به عنوان مقوی، قاعدهآور و به عنوان ادویه در غذاها مصرف میشود [فوکود]. در تایوان در موارد ناراحتیهای قلبی، وبا، سوزاک، عادت ماهیانه نامنظم، گزش مار به کار میرود [لیو].
در شبه جزیره مالایا به عنوان مقوی مصرف داخلی دارد [هولمز و ریدلی . در اندونزی مهمترین جزء دارویی است که معمولا در هفته اول پس از وضع حمل برای رفع ضعف به مادر خورانده میشود [هین و واناستینیس کروزمان .
زدوار از نظر طبیعت طبق رأی حکمای طب سنتی گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که فرحآور، مقوی نیروی اعضای رئیسه بدن نظیر دل، دماغ و کبد و مقوی احشاء و آلات درون شکم است و برای جمیع سموم سرد و گرم پادزهر مؤثری است. بازکننده انسداد و گرفتگیهای مجاری است و مسکّن دردها و مقوی چشم است. برای افزایش اشتها و تحریک و افزایش نیروی جنسی خیلی مؤثر و منعظ است. مدّر میباشد و برای بیماریهای دماغی و اعصاب مانند صرع، فلج، لقوه،
ص: 353
رعشه، سستی، بیحسّی، خوابرفتگی اعضا، استسقا، یرقان، ضعف معده، خرد کردن سنگ مثانه، سختی ترشح ادرار، رفع عفونت از اخلاط و اکثر بیماریهای سرد از طریق خوردن و مالیدن مفید است. خوردن 2 گرم ساییده آن با سرکه رقیق برای رفع مسمومیت گزش مارهای کشنده و عقرب و جانوران سمّی نافع است. برای دردها و ورمهای داخلی مفید است. مقدار 2 گرم آن با جلاب و با شربت گاوزبان و بادرنجبویه و یا با عرقهای مناسب نظیر عرق گاوزبان و گلاب و یا بادرنجبویه و بیدمشک و نیلوفر برای تفریح قلب، رفع ضعف قلب، رفع خفقان، تپش و فشار قلب خصوصا در مواردی که از برودت و سردی باشد، نافع است و اگر چند روز پیدرپی خورده شود، بسیار اثرش بیشتر است بخصوص در ایام شیوع وبا برای مصون نگه داشتن بدن مفید است.
در موارد دشواری وضع حمل اگر 1 گرم آن را ساییده با آب شنبلیله یا شیره خارخسک یا جلاپ بخورند وضع حمل آسان میشود و اگر بچه در شکم مرده باشد و بدن در اثر آن مسموم شده باشد و یا در وقت تولد بچه ضعف بسیار حاصل شده باشد و یا خون نفاس زیادی از رحم جاری شده و در اثر آن ضعف بسیار عارض شده باشد، مقدار 4 دسیگرم یا حدود نیمگرم از زدوار را با گلاب ساییده و بخورند و این کار را مدت یک هفته ادامه دهند، برای تقویت مادر و اعاده قدرت او بسیار مفید است. اگر صبح ناشتا خورده شود، مؤثرتر است.
در مورد اکثر بیماریهای مغزی بچههای کوچک اگر مقدار کمی از آن را ساییده با شیر مادر به بچه بخورانند مفید است و در مورد جوانان ممکن است 5/ 2- 2 گرم آن را ساییده و مخلوط با داروهای مناسب بخورند. در هند برای تقویت نیروی جنسی زدوار را به تنهایی و یا با داروهای مناسب با گلاب ساییده و یا حب میسازند و میخورند، خیلی مفید است. اگر ساییده آن را با سرکه و گلاب مخلوط کرده و به ورمها بمالند در نرم کردن و تحلیل ورمها خصوصا ورم پس گوش، زیر بغل و انتهای ران یا کشاله ران نافع است. و برای خنّاق و خنازیر و سایر ورمهای گلو و حلق نیز مفید میباشد. مالیدن آن به تنهایی و یا با آب گشنیز و یا سرکه بر پشت چشم برای تحلیل ورم پلکها و بر دندان برای تسکین درد سرد دندان و بر بواسیر برای تسکین درد و تحلیل ورم بواسیر نافع است. مالیدن آن به پشت زهار (محل روییدن مو در اطراف آلات تناسلی) برای رفع زخم مثانه و باز شدن گرفتگی ترشح ادرار بسیار مفید است.
پاشیدن گرد آن به جراحتها برای التیام و بند آمدن خونروی نافع است و اگر با
ص: 354
روغنهای مناسب مخلوط و به صورت روغن مالیده شود برای بیماریهای دماغی و اعصاب مانند صرع، سکته، فلج، لقوه، سستی اعضا، رعشه، خوابرفتگی و نظایر آن مفید است. مقدار خوراک آن 4/ 1 گرم تا 2 گرم برحسب مزاجهای مختلف، سن، قوت و قدرت بدن و ... است. در مورد تقویت نیروی جنسی تا 5/ 2 گرم و در استسقا تا 2 گرم باید مصرف شود. جانشین آن در مورد پادزهر تا سه برابر وزن آن زرنباد است.
برای گرممزاجان و در مزاجهای با یبوست مضّر است و سردرد میآورد و ایجاد زخم روده و جراحت میکند، از این نظر باید با سکنجبین ساده و شیر تازه و یا جوشانده جو خورده شود.
توضیح: در بعضی از مدارک طب سنتی زدوار و زرنباد را یکی میدانند و تحت عنوان یک گیاه ذکر کردهاند مانند پزشکینامه نفیسی. ولی در اغلب مدارک نظیر مخزن الادویه، تحفه، الانبیه عن الحقائق الادویه و نظایر آن، این دو نام را مربوط به دو گیاه مختلف میدانند. بررسیهای نویسنده این کتاب نیز تأیید مینماید که دو گیاه مختلف است و در مدارک علمی جدید گیاهشناسان دنیا نیز دو گیاه مختلف ذکر شده که با استفاده از ما حصل معتبرترین بررسیها، تحت عنوان دو گیاه در این کتاب آورده شده است.
نکته دیگر این در مورد زدوار چون ریشه زدوار اصلی خیلی کم و گران است، در بعضی مناطق از ریشه بعضی گیاهان کماثر یا بیاثر دیگر که شبیه زدوار است استفاده کرده آن را رنگ میکنند و تقلبی در بازار به جای زدوار به مشتریان عرضه مینمایند.
در بعضی مناطق مرسوم است که از انواع ضعیف گیاه آکونیت استفاده کرده و ریشههای ضخیم و متورم اکونیت را گرفته در شیر میجوشانند که از سمیت آن کاسته شود چون ریشه آکونیت سفید و شکریرنگ است آن را رنگ کرده و به رنگ زدوار درمیآورند و میفروشند. برای تشخیص زدوار اصلی از زدوار تقلبی روش این است که اگر زدوار رنگشده تقلبی را با آب تر نموده و به پارچه سفیدی بمالند پارچه رنگین میشود و اگر در فنجان آب گرم اندازند آب فنجان رنگین میشود. و به علاوه سطح خارجی تقلبیها چون جوشانیده و خشک شدهاند ناصاف و خشن و با چین و چروک است در صورتی که زدوار اصلی دارای سطحی صاف و نرم است و اگر آن را بشکنند تمام قسمتهای مغز آن یکسان و یکرنگ نیست بلکه قسمت نزدیک پوست آن رنگینتر از مغز آن است.
ص: 355
شیطرج
اشاره
به فارسی «موچه»، «شیتره» و «ترهتیزک وحشی» و در کتب طب سنتی با نامهای «مسواک الراعی» و «شیطرج» آمده است. به فرانسویPasserage وGrande passerage و به انگلیسیDittany وPepperwort وGreen mustard وPepper grass گفته میشود. گیاهی است از خانوادهCruciferae نام علمی آنLepidium latifolium L . میباشد.
مشخصات
شیطرج گیاهی است چندساله و علفی. برگهای آن درشت، متناوب، ضخیم، بیکرک، بیضی، نوکتیز به رنگ سبز مایل به خاکستری است. گلهای آن کوچک، سفید یا زرد است. میوه آن کوچک تخممرغیشکل به طول حدود 2 میلیمتر میباشد. ساقه آن از ترهتیزک بلندتر و 100- 50 سانتیمتر و ریشه آن ضخیم، دوکیشکل، دراز و منشعب است.
این گیاه در نقاط سایهدار مرطوب کنار نهرها و مجاری آب در ایران در دامنههای البرز، اطراف کرج، در کرمان در دامنههای کوه لالهزار، در لرستان در کوههای اراک، در همدان و در مناطق جنوب غرب ایران و در آذربایجان در آخر در مناطق شمالی و شرقی ایران بهطور خودرو میروید. در هند و کشمیر نیز میروید.
ص: 356
ترکیبات شیمیایی
در دانههای گیاه یک گلوکوزید روغن خردل وجود دارد]G .I .M .P[ . بررسی دیگری نشان میدهد که گیاه دارای رزین و دو آلکالوئید و ترکیبات فلاوونی 526]، ساپونین و مقادیری ویتامینC است.]S .G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
گیاه برای تصفیه خون و به عنوان عوارض ناشی از کمی ویتامینC در بدن به کار میرود و در التیام بیماریهای پوست اثر مثبت دارد. در هند از دمکرده گیاه برای رفع ناراحتیهای کبد و کلیه استفاده میشود و ریتم ضربان قلب را منظم میکند. استعمال داخلی آن در مورد سگها فشار خون را بهطور موقت کاهش داده است S .G .I .M .P[ .
لهشده گیاه روی پوست بدن اثر قرمزکننده پوست دارد بنابراین از آن برای جلب خون به طرف پوست و تسکین دردهای سیاتیک، روماتیسم و دردهای عصبی استفاده میشود. در مصرف داخلی از دمکرده 50 گرم گیاه در 1000 گرم آب جوش و یا 20 گرم ریشه گیاه در 1000 گرم آب جوش استفاده میشود. و در مصارف خارجی جوشانده 60 گرم گیاه در 1000 گرم آب را برای ریختن روی عضو دردناک سیاتیک و یا از لهشده گیاه و ریشه آن روی عضو دردناک میگذارند.
حرف مشرقی
اشاره
گونه دیگری از این گیاه است که به فارسی «حرف مشرقی» گفته میشود. به انگلیسی آن راHoary cress نامند. گیاهی است از خانوادهCruciferae نام علمی آنCardaria draba Desv . و مترادف آنLepidium draba L . میباشد.
مشخصات
گیاهی است به بلندی حدود 70 سانتیمتر. چندساله و علفی. برگهای آن بیضی، دندانهدار، بیدمبرگ که ساقه را در بغل گرفته است. گلهای آن کوچک معطّر در
ص: 357
شیطرج
انتهای شاخه گلدهنده ظاهر میشود. ریشه آن خزنده و دانه آن سفید و تند است و آن را در بعضی مناطق به جای فلفل مصرف میکنند. این گیاه علف هرز مزارع است و در پنجاب در ایالت مرزی شمال غرب هند انتشار دارد. تحت گونهای از این گیاه به نامCardaria draba subsp chalepensis (L .) O .E .Sch . در ایران در مناطق شمالی میروید.
خواص- کاربرد
در هند از این گیاه به عنوان عوارض ناشی از کمبود ویتامینC در بدن استفاده میشود. از دانه آن برای رفع نفخ میخورند و جوشانده گیاه مدّر است. از دانه آن که تند است به جای فلفل نیز استفاده میشود.
ص: 358
لفاح
اشاره
به فارسی «مهرگیاه»، «مردم گیاه» و «سگکش» و در کتب طب سنتی با نامهای «لفّاح»، «شابیزک»، «شابیزج» و «مغد» نامبرده شده. ریشه لفاح را «یبروح الصنم» یا «یبروج سریانی» گویند. گیاه لفاح را به فرانسویMandragore و به انگلیسیMandragora ،Mandrake وDevil's apple وSatan's apple نامند. گیاهی است از خانواده بادنجانSolanaceae نام علمی آنMandragora officinarum L . و مترادف آنMandragora autumnalis Spreng . میباشد.
توضیح: لغت شابیزک در برخی اسناد برای بلادون 527] ذکر شده که آن گیاه دیگری است و شرح آن جداگانه در این کتاب آمده است.
مشخصات
لفاح گیاهی است علفی بدون ساقه که کلیه قسمتهای آن سمّی است. برگهای آن بزرگ و پهن با بو و طعم نامطبوع. ریشه آن ضخیم گوشتی که معمولا دو شاخه دارد.
گلهای آن بزرگ متعدد به رنگهای آبی، بنفش، سرخ، سفید، که معمولا در وسط برگها ظاهر میشود و در شبها درخشش دارد. میوه آن متورم و گوشتی از نظر ظاهر شبیه بادنجان، مدوّر و زردرنگ است. تخم آن شبیه تخم سیب است. چون مهمترین
ص: 359
قسمت گیاه که در طب سنتی مورد توجه است پوست ریشه و عصاره پوست ریشه است لذا جداگانه توضیحاتی درباره ریشه آن داده میشود.
ریشه گیاه لفاح یا شابیزک در کتب طب سنتی یبروح الصنم نامبرده میشود. یبروح لغت سریانی است و بمعنای دارنده دو چهره است. یبروح الصنم که بیخ یا ریشه لفاح وحشی است به شکل دو انسان که روبهروی یکدیگر هستند میباشد. به فارسی این گیاه را سگکش نیز میگویند. در بین عوام مشهور است که هرکس این گیاه را از زمین بکند هلاک میشود، لذا برای کندن گیاه معمول است که پس از خالی کردن اطراف ریشه ریسمانی به آن بسته و سر دیگر ریسمان را به گردن سگی میبندند و سگ را رم میدهند تا در اثر تکان سگ، ریشه از زمین کنده شود. شاید این کار به این دلیل باشد که چون گیاه بسیار سمّی است و ریشه دو شاخه و دو شعبه آن محکم در زمین مستقر است و کندن آن با دست ممکن است موجب ایجاد خراش در دست و نفوذ ماده سمّی گیاه و مسمومیت انسان شود، لذا برای کندن آن برای اینکه رعایت احتیاطهای لازم از نظر عدم تماس با بدن را بنمایند از این شیوه ابتدایی استفاده میکردهاند و همین فلسفه نامگذاری آن به سگکش گردیده است.
این گیاه در مناطق با شرایط اقلیمی مدیترانهای و نقاط ییلاقی و نقاط باتلاقی و سایهدار میروید و بومی جزیره سیسیل در جنوب ایتالیا میباشد. در کتب طب سنتی آمده است که محل مناسب رویش این گیاه بهطور وحشی مقابر و نقاط سایهدار است. در بعضی از گزارشها ذکر شده که در ایران در فارس و اطراف شیراز میروید (پارسا) و عدهای از گیاهشناسان معتقدند که تا به حال در ایران شناسایی نشده است.
در کتب طب سنتی نیز اشارهای به مشاهده این گیاه در فارس شده و حتی در محلی به نام قلعه شهریار ذکر شده است [صاحب اختیارات بدیعی . پارسا نام آن راAtropa mandragora نیز نوشته است.
طبق نظر دیوسکوریدس دانشمند گیاهشناس و پزشک معروف قرن اول پس از میلاد مسیح، گیاه لفاح بهطور کلی دو قسم است. یکی گیاه ماده که رنگ آن مایل به سیاهی و خشبی است و برگ آن شبیه برگ کاهو و از آن کمی باریکتر و کوچکتر با بوی تند که روی زمین گسترده شده و میوه آن که در ابعاد سیب و یا کمی کوچکتر و خوشبو است، نزدیک برگها قرار دارد که در آن تخم دانههای گیاه که شبیه تخم گلابی است واقع شدهاند. ریشه این قسم لفاح نسبتا بزرگ و دو یا سه عدد متصل به هم بوده، رنگ پوست ریشه سیاه و مغز آن سفید است.
ص: 360
لفّاح
A
- گلB - میوه
قسم دوم که آن را پایه نر میدانند دارای برگهای روشن مایل به سفید، نرم، درخشان و ریشه آن بزرگتر از ریشه ماده و رنگ آن زعفرانی و خوشبو میباشد و گاهی چوپانان از آن کمی میخورند و موجب میشود که چرت بزنند چون خوابآور است. این پایه بدون میوه است.
تکثیر لفاح با کاشت بذر آن در مناطق معتدل در اوایل بهار صورت میگیرد و پس از 90- 80 روز میتوان آن را برداشت کرد.
ترکیبات شیمیایی
از نظر ترکیبات شیمیایی یک آلکالوئید به نام ماندرا گورین 528] از گیاه جدا شده که خواص آن مشابه خواص آتروپین 529] است. ماندرا گورین مخلوطی از هیوسیامین و اسکوپولامین است. ماندرا گورین مخلوطی از هیوسیامین و اسکوپولامین است. علاوه
ص: 361
بر دو آلکالوئید یادشده یک ماده سومی نیز در گیاه مشخص شده که به آن ماده نیز نام ماندرا گورین دادهاند]G .I .M .P[ . در گزارش دیگری آمده است که در ریشه گیاه آلکالوئیدهای هیوسیامین، هیوسین، پسی- هیوسیامین 530]، کوسکوهیگرین و ماندراگورین یافت میشود]S .G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
داروی گیاهی که از ریشه ماندرا گورا تهیه میشود به نظر میرسد که بشر از روزگاران کهن میشناخته است.
در کتاب طب سنتی چین که در قرن 28 قبل از میلاد در چین مورد استفاده بوده است لفاح بعنوان یکی از پنج سمّ معروف ذکر شده و 4 سمّ دیگر گیاه دند[531]، گیاه آکونیت یا بیش 532]، گیاه خربق 533] و ماده کانتارید (که از حشره ذراریح گرفته میشود) است. شرح گیاهان فوق با خواص آنها به تفصیل در جلدهای دیگر این مجموعه آورده شده و شرح ذراریح نیز در آخر این بخش خواهد آمد.
حکیم معروف چینی به نامMachi (قرن دهم قبل از میلاد) لفّاح را در ردیف شش داروی مفید و معروف دیگر میدانسته و نام پنج داروی دیگر راEphedra ، پوست پرتقال و مرکبات، گیاهCitrus fusca ،Pinella tuberifera وBoymia rutoecarpa ذکر کرده است که شرح خواص سه داروی اول به تفصیل در جلدهای دیگر این مجموعه آمده است.
در دوران کهن در چین بیشتر از گرد ریشه آن برای از بین بردن حشرات نظیر کنه و طفیلیهای حیوانات استفاده میشده است. در هند از ریشه گیاه که دارای خواصی شبیه بلّادون است به عنوان خوابآور، آرامبخش، بیحسکننده، بازکننده مردمک چشم و در بعضی مناطق به عنوان ماده مخدّر استفاده میشود و بههرحال چون سمّی است، در مصرف آن باید نهایت دقت به عمل آید و مصرف آن بهطور حتم با نظر و نظارت پزشک باشد.
در طب سنتی برای انسان به مقدار خیلی کم و محدود برای تسکین آنژین و سرفه
ص: 362
و انواع کولیک مصرف داخلی داشته و در استعمال خارجی برای دفع طفیلی پوست بدن و بیماریهای جلدی نظیر جرب تجویز میشده است.
حکمای طب سنتی ایرانی گیاه لفاح را از نظر طبیعت سرد و خشک میدانند و معتقدند که کمی حرارت در آن وجود دارد. از نظر خواص معتقدند که گیاه لفاح و ریشه آن مخدّر و تسکیندهنده حرارت و غلیان خون و صفرا، قابض، سکرآور و خوابآور است. مضمضه دمکرده گیاه برای تسکین درد دندان مفید است و اگر 1- 9/ 0 گرم از گرد پوست ریشه آن با آب و عسل مخلوط و خورده شود برای رفع بیخوابی، خفقان گرم، اسهال خونی و ادرار خونی نافع است. ضماد برگ آن با آرد جو برای تحلیل ورمهای گرم و تومورهای خنازیری مفید است. خوردن 2 گرم از تخم آن برای برافروخته شدن رنگ چهره در حدی که مانند سرخی چهره پس از یک حمام خیلی گرم باشد، استفاده میشود.
مقدار خوراک از گرد ریشه آن هربار نباید از 9/ 0- 5/ 0 گرم تجاوز کند و خوردن در حدود 7 گرم از آن ایجاد اختلال مشاعر و استفراغ و چرت و در نهایت امر موجب هلاکت میشود. به دلایل فوق مصرف این دارو باید با تجویز و نظارت پزشک باشد و اگر اتفاقا مسمومیتی از خوردن این دارو حاصل شده باشد باید فورا به پزشک اطلاع داد و تا رسیدن پزشک فورا از محلول روغن و عسل و سداب و انیسون و خردل که محلول قیآور شدیدی است استفاده شود یا حد اقل مقداری آب خورده شود.
زیاد بوییدن گیاه بخصوص بوییدن گونهای از گیاه که دارای برگ روشن مایل به سفید است موجب سکته میشود. سابقا از ریشه گیاه به جای اتر برای بیهوش کردن بیمار استفاده میشده است که فعلا متروک شده است.
در روزگاران قدیم در مورد خواص غریبه این گیاه داستانهای اغراقآمیزی نقل میشده و مردم معتقداتی در حد خرافات داشتهاند بهطوری که برای رفع هرگونه ناراحتیهای روانی و عشقی به این گیاه متوسل میشدند و عدهای شیاد از این امر سوء استفاده میکردند. به همین دلایل این گیاه به نام مهرگیاه و مردم گیاه معروف شده است. خواص دارویی گیاه و ریشه آن طبق تجربیات حکمای طب سنتی 5- 4 سال میماند.
ص: 363
ذراریح
اشاره
در ایران بهطور کلی «کانتارید» گفته میشود و در کتب طب سنتی با نام «ذراریح» آمده است. در کتب فارسی قدیم با اسامی «باغوجه»، «کوژخار»، «کاغنه»، «آله کلو» و «عروسک»، «کادنه» و «مگسک» نامبرده میشود. به ترکی «آلاکلنگ» و در مازندران «دارساس» و در اصفهان آن را «سن» نامند. به فرانسوی آن راCantharide وCantharide officinale وCantharide vesicante وMouche d'Espagne و به انگلیسیCantharide نامند. حشرهای است از سخت بالپوشان از خانوادهMeloideae نام علمی آنCantharis vesicatoria یاLytta vesicatoria میباشد.
توضیح: در مورد این حشره به علت خاصیت دارویی که دارد، در بخش شاهدانه جلد اوّل این مجموعه و همچنین در بخش لفاح این کتاب، توضیحی داده شده است.
مشخصات
حشرهای است سخت بالپوش ماده آن به طول 25- 15 میلیمتر و نر آن کوچکتر است. بالهای حشره به رنگ سبز فلزی یا آبیرنگ برّاق است و گاهی خطوط طولی مسی روی آن دیده میشود. شاخکهای آن سیاه و نسبتا دراز و بندبند است. ذراریح معمولا در ماه خرداد به صورت حشره ظاهر میشود. ماده آن تخمهای خود را به مقدار زیادی در خاک میگذارد که در دوره یک سال تحولات مراحل مختلفه تخم و لارو و حشره در آنها صورت میگیرد. تخمها در ماه اردیبهشت به شکل لاروهای به
ص: 364
رنگ زرد لیمویی روی برگ درختان بخصوص روی برگ زبان گنجشک، یاس، پیچ امین الدوله، آقطی و درختان دیگری ظاهر میشود و در مدت کمی به صورت آفت، کلیه برگهای گیاه را میخورند و صدمه محسوسی به گیاهان وارد میسازند. علامت ظهور و حمله این آفت به درختان باغ وجود یک صدای وزوز یکنواخت و بوی متعفن و نامطبوعی در باغ است که معمولا از این حشره برمیخیزد و به سادگی از دور وجود این حشره در باغ را مشخص میسازد.
ترکیبات شیمیایی
در ترکیب شیمیایی بدن این حشره مادهای به نام کانتاریدین وجود دارد که برای تهیه آن این حشره را گرفته و خشک کرده و کوبیده و نرم صلایه میکنند و گرد آن را به دست میآورند.
خواص- کاربرد
گرد این حشره که دارای ماده کانتاریدین 534] است تاولزای پوست، محرّک و قرمزکننده است و در بیماریهای پوست در دامپزشکی کاربرد دارد. گرد حشره برای بیماری ریزش موی سر و ابرو و نوعی بیماری که به داء الثعلب معروف است مفید میباشد که باید زیر نظر پزشک مصرف شود. مقدار کم آن برای تحریک و تقویت نیروی جنسی نیز مؤثر است ولی البته عوارض جانبی دارد که باید از مصرف آن خودداری شود. متأسفانه بعضی از اشخاص آن را با حشیش مخلوط کرده و برای اینکه حشیش اثر تحریک جنسی داشته باشد میخورند که البته سمّ خطرناک و زخمکننده و تاولآور است و خوردن حتی 5/ 1- 1 گرم آن از راه معده موجب مرگ میشود. در صورتی که به عللی مصرف این دارو ضروری باشد، باید زیر نظر پزشک باشد.
ص: 365
جاشیر
اشاره
گیاهی است که گونههای مختلف آن در ایران با نامهای «جاشیر»، «جاوشیر»، «جواشیر»، «گاوشیر»، «کوشیر» و «جاوشی» نامیده میشود. در کتب طب سنتی، صمغی که از گیاه گرفته میشود «جاوشیر» نامیده میشود. به هندی نیز گونهای از گیاه را «جاوشی» و «جوواشور» مینامند. به فرانسوی آن راOpoponax یاOpopanax و به انگلیسیOpoponax tree نامند. گیاهی است از خانوادهUmbelliferae دارای گونههای مختلفی که در زیر معروفترین آنها که در طب سنتی مستعمل است ذکر میشود:
1.Opoponax chironium Koch . این گونه بومی جنوب اروپا و آسیای صغیر است.
2.Opoponax persicum Boiss .. این گونه در دامنههای البرز و در کوههای آهکی جنوب کوه کیلویه و در شوش و در کشور در 1400 متر ارتفاع و در بیشه در 1300 متر ارتفاع دیده میشود.
3.Opoponax hispidum (Friv .) Griseb . و مترادف آنO .orientale Boiss . وFerula hispida Friv . میباشد. این گونه در مناطق غربی ایران در مراتع کردستان و در سنقر و در کوه امروله دیده میشود.
معمولا در بازار دارویی، جاوشیر به صمغ رزینی که از گیاه جاوشیر گرفته میشود، میگویند.
ص: 366
دکتر پولاک که سالها در حرفه طبابت و تحقیق در گیاهان دارویی همزمان با دکتر شلیمر در ایران میزیسته، معتقد است که جاوشیر صمغ رزینی است که از گیاهی به نامDiplotaenia cochrydifolia گرفته میشود و این گیاه را در دامنههای کوههای شمال شهرستان تهران نزدیک آزادبر دیده است. طبق یادداشتهای او محلیها شاخههای سبز و جوان گیاه را به صورت سبزی تازه یا در سرکه پرورده و به صورت ترشی میخورند.
لازم بتذکر است که گونهO .persicum که در بالا ذکر شد نیز در همین دامنهها میروید.
مشخصات
جاوشیر گیاهی است چندساله علفی بلندی ساقه آن در حدود یک متر. ساقه آن استوانهای پوشیده از تار سفید پنبهای که به ساقه رنگ خاکستری سفید میدهند. در بعضی گونهها خوابیده. برگهای آن ساده، کامل، بیضی، پهن نامنظم، زبر و خشن، کناره برگها دارای دندانه و بسیار سبز است. گلهای آن زرد به صورت چتر مرکب و خوشبو و تخم آن سیاه و در ابعاد انیسون است.
از ریشه گیاه در ناحیه یقه گیاه با تیغ زدن و خراش و شکاف شیرهای خارج میشود که بتدریج در مقابل هوا سفت میشود. این شیره صمغ رزینی جاوشیر است. البته از ساقه گیاه نیز گرفته میشود ولی کیفیت صمغ ساقه پستتر از صمغ ریشه است. در گیاه یک اسانس وجود دارد که در عطرسازی مورد توجه و مصرف است.
مشخصات صمغ جاوشیر و روش گرفتن آن
در اوایل تابستان 12- 10 سانتیمتر خاک کنار ریشه در محل یقه را کنار زده و زیر آن را با برگهای تمیز فرش میکنند و ریشه را شکاف میدهند و شیره بتدریج در روزهای گرم خارج شده روی برگها جمع میشود که پس از سفت شدن آن را جمعآوری مینمایند. رنگ سطح خارجی جاوشیر زعفرانی و یا قرمز تیره است و مقطع آن سفید است که در مجاورت هوا تیره میشود. طعم آن تند و زبان را میگزد.
بوی آن نامطبوع در آب و سرکه حل میشود و پس از حل در آب مایعی سفید شیری رنگ ایجاد میشود.
ص: 367
جاوشیر
ترکیبات شیمیایی
در گیاه جاوشیر یک اسانس روغنی فرّار وجود دارد که در صنعت عطرسازی استفاده میشود.
خواص- کاربرد
خواص صمغ جاوشیر خیلی شبیه صمغ آنقوزه ولی ضعیفتر از آن است و در موارد مشابه باید مقدار بیشتری از این صمغ مصرف نمود. از نظر طبیعت صمغ جاوشیر خیلی گرم و خشک است و از نظر خواص آن معتقدند که بادشکن است و نفخ و گاز را تحلیل میبرد. بازکننده گرفتگیها و انسداد مجاری و مقوی اعصاب ضعیف است. در عین حال چون اعتدالدهنده است، مضعف اعصاب قوی نیز میباشد. ضد سم است و برای بیماری سرد بلغمی خصوصا بیماریهای اعصاب و بیماریهای دماغی نظیر سردرد، فلج، لقوه، صرع، صرع کودکان و رعشه حاصل از کثرت جماع و برای درد مفاصل، کوفتگی، درد استخوان شکسته و ترمیم آن، درد
ص: 368
پهلو، خونریزی و سرفههای بلغمی نافع است، در این قبیل موارد اگر 2 گرم آن را با آب مرزنجوش بخورند و یا به مواضع شکستگی و کوفتگی بمالند و ضماد آن را بیندازند بسیار نافع است. اگر در حدود 5 گرم از آن خورده شود برای استسقا، ازدیاد ترشح ادرار، ازدیاد ترشح عادت ماهیانه، یرقان، معالجه قطرهقطره ادرار کردن، نفخ رحم، خرد کردن سنگ مثانه و کلیه و خنثی کردن سموم مفید است. اگر قدری از آن در دندان کرمخورده گذارده شود یا مالیده شود برای تسکین درد دندان نافع است.
مالیدن آن به چشم برای افزایش بینایی مفید است. ریختن چند قطره از محلول آن در آب، در گوش برای کاهش سنگینی گوش نافع است. ضماد برگ گیاه برای تسکین درد پهلو مفید است. خوردن عصاره برگ گیاه با سرکه و مالیدن آن برای تحلیل ورم طحال مفید است. اگر 10 گرم آن را در مقداری آب انگور مخلوط و پس از 20 روز صاف نمایند و بخورند برای استسقا و طحال بسیار نافع است. خوردن تخم آن برای ازدیاد ترشح عادت ماهیانه مؤثر است. اگر تخم آن با افسنطین خورده شود برای اختناق رحم مفید است و جنین را سقط میکند و نفخ و گاز رحم را پراکنده میسازد.
خوردن عصاره برگ آن برای سیاتیک و دمکرده آن با روغن زیتون در حدی که به صورت مرهم درآید و مالیدن و گذاردن آن در محلی از عضو که سگ هار گاز گرفته باشد مفید است. ضدعفونیکننده است. داخل کردن عصاره برگ آن در مرهمها برای التیام زخمها بسیار نافع است. مقدار خوراک از صمغ آن تا 5 گرم و جانشین آن باریجه است. ضمّاد ریشه و همچنین گرد ریشه آن برای زخمهای کهنه و استخوان عاری از گوشت و شیاف آن برای باز کردن قاعده زنان و اخراج جنین مرده مفید است.
مصرف این گیاه باید زیر نظر پزشک انجام گیرد.
ص: 369
آرنیکا
اشاره
به فارسی «همیشه بهار کوهی»، «سوسن کوهی» و «تنباکوی کوهی» و در کتب طب سنتی با نامهای «آرنیکا»، «آرنیقه»، «خانق الفهد» و «دخان الفوح» (دود خوشبو) نامبرده میشود. به فرانسویArnica وArnique وSoucides Alpes وArnica des montagnes و به انگلیسیArnica وMountain tobacco وLeopard's bane نامیده میشود. گیاهی است از خانوادهCompositae نام علمی آنArnica montana L . است.
مشخصات
آرنیکا گیاهی است چندساله کوچک دارای ریشهای لیفی قرمز و برگهای اولیه آن که از یقه گیاه خارج میشود، به شکل گروهی، بزرگ، بیضیشکل، نوکتیز، دارای رگبرگهای موازی طولی و پوشیده از کرک در سطح فوقانی برگ و کمی موجدار است. از وسط این برگها ساقهای خارج میشود به بلندی حدود تا 60 سانتیمتر و در انتهای آن گلهای زرد قشنگی در تابستان ظاهر میشود. در مرکز گل غلافی است محتوی تخم آن و در نوک این غلاف خار کوچکی وجود دارد. این گیاه دارای بوی مخصوصی است. طعم آن تلخ و در موقع استعمال گلهای خشک آرنیکا را باید با دقت با دست بمالند تا این خارهای کوچک به دست چسبیده و خارج گردد و در موقع مصرف موجب خراش و تحریک غشاء مخاط نگردند زیرا در این صورت
ص: 370
اگر جوشانده صافنکرده آن مصرف شود در اثر چسبیدن این خارها به حلق ایجاد قی و آشفتگی مینماید.
آرنیکا در کوهستانهای آلپ در فرانسه و سویس و در منطقه کوهستانیVosges فرانسه بهطور خودرو انتشار دارد. تکثیر آن از طریق کاشت بذر آن است که در اوایل بهار کاشته میشود. ممکن است که قبلا آن را در خزانه کاشت و در اوایل بهار که درجه حرارت هوا مناسب باشد به محل اصلی منتقل نمود. زمان برداشت گلها باید قبل از باز شدن غنچهها باشد یعنی به صورت غنچه چیده شود. از طریق تقسیم گیاه در بهار یا پاییز نیز میتوان تکثیر نمود و مرتبا باید آبیاری شود.
ترکیبات شیمیایی
در ساقههای زیرزمینی و در گلهای آرنیکا، اسانس روغنی فرّار و یک ماده تلخ وجود دارد. در سرشاخههای گلدار آن در حدود 1/ 0 درصد کولین و همچنین آرنیدندیول 535] و آلوآرنیدندیول 536] و یک اتر نفتی یافت میشود. تزریق تنطور آرنیکا موجب پایین آمدن فشار خون و متعاقب آن بالا رفتن محسوس فشار خون میباشد.
مواد آرنیکا فلاوون 537] که از ریشهها و گلهای آرنیکا به دست میآید برای موش سمّی است. گلهای آن در حدود 1/ 0 درصد و ریشه آن 5/ 1- 5/ 0 درصد اسانس دارد که مشابه هم نمیباشند. در گلهای آن یک فلاوون و یک ماده شبیه آدرنالین و یک ماده مقوی قلب و کولین و بتائین و ... وجود دارد. اسانس آرنیکا پوست را تحریک میکند و ماده فلاوون موجود در آن فشار خون خرگوش G .I .M .P[ را کاهش میدهد. در گزارش بررسی دیگری آمده است که از گلهای آن سه ماده جدید به دست آوردهاند که عبارتاند از کارنوبیل الکل 538] و دو نوع استئارین 539] و به علاوه چند پارافین 540] و فارادیول 541] و آرنی دندیول است. از عصاره بنزنی گیاه یک الکل به فرمول
ص: 371
آرنیکا
C 42 H 05 O
و دو استرول جدید به دست آمده است S .G .I .M .P[ .
خواص- کاربرد
آرنیکا محرّک، مسکّن و آرامبخش و محلل است. از تنطور آرنیکا برای ضربخوردگی و کوفتگی اعضای بدن و همچنین برای بهبود زخمها و جراحتهای حاصل از ضربخوردگی استفاده میشود. آرنیکا به عنوان مرهم در شکستهبندی و جراحات و قطع خونریزی از آنها مورد استفاده است. از ریشه آرنیکا برای تسکین سیاهسرفه و برای درمان روماتیسم از جوشانده آن مصرف میشود. برای تهیه جوشانده ریشه آرنیکا در حدود 5/ 0 گرم ریشه را در قریب 200 گرم آب مدت 10 دقیقه میجوشاند و آن را بین هر غذا میخورند.
به علت وجود آلکالوئید در آرنیکا و عکس العملهای آن، از آرنیکا معمولا برای استعمال خارجی استفاده میشود و استعمال داخلی آن معمول نیست چون سمّی
ص: 372
است. اگر در مواردی مانند سیاهسرفه و روماتیسم قصد مصرف آن باشد باید با نظر و نظارت پزشک به مقدار خیلی محدود که از 5/ 0 گرم تجاوز ننماید، مورد استفاده قرار گیرد.
روش تهیه تنطور آرنیکا: گل آرنیکا یک واحد و الکل 60 درجه 5 واحد. مدت ده روز گل را در الکل میخیسانند و با فشار از پارچه گذرانیده، صاف میکنند. مقدار خوراک این تنطور 20- 2 گرم است که در جوشاندهها و یا در پوسیونها داخل کرده و بتدریج مصرف میکنند. بنابراین هیچوقت نباید از تنطور خالص مصرف کرد و باید آن را با پوسیونی مخلوط کرد حتی در مصارف خارجی نیز این تنطور نباید خالص مصرف شود و باید با آب مخلوط شود و پارچهای را با آن آغشته نمود بهطور کمپرس روی زخم بگذارند.
دمکرده مرکب آرنیکا: برگ آرنیکا 4 گرم، گل آرنیکا 4 گرم و آب جوش 750 گرم. دمکرده را صاف کنند و 60 گرم شربت لیمو به آن بیفزایند و مجموع را 4 قسمت کرده و هر قسمت را در یک مرتبه بیاشامند. این دمکرده برای نزلههای ریه بدون تب که در پیران و اشخاص سالخورده دیده میشود، سودمند است و در بعضی اقسام ضعف اعصاب نیز مفید است.
تنطور آرنیکا: گل آرنیکا 50 گرم، دارچین 10 گرم، قرنفل 10 گرم، زنجبیل 10 گرم، انیسون 10 گرم و الکل 1000 گرم. مدت 8 روز داروها را در الکل بخیسانند و صاف کنند و برای رفع عوارض حاصل از ضربهها و کوفتگیها روزی 3- 2 بار هر بار یک قاشق کوچک از آن را در نصف فنجان شربت قند ریخته بیاشامند. این دارو برای رفع دنداندرد نیز مفید است.
ص: 373